روزشمار زندگی پسر کوچولوی ما

دوازده ماهگی آرشی

عزیز دلم شما دو روز بود که یازده ماهت تموم شده بود جلوی تلوزیون ایستاده بودی و طبق معمول با هیجان نگاه میکردی منم تو آشپزخونه بودم یکدفعه بابا امیر گفت راه رفت آرشی دو قدم برداشت تا من خودمو برسونم به شما نشستی و تا چند روز تکرار نشد بعدش دوباره شروع کردی به راه رفتن عزیزم امیدوارم تمام قدمهای زندگیت رو استوار و محکم برداری و تو تمام مراحل زندگیت باعث سربلندی خودت و ما بشی اینم عکسای دوازده ماهگیت گلم آخه عزیزم این چه مدل نشستن رو صندلی آرشی غرق دیدن تلوزیون مامانی کارت شده ریخت کابینت های من خیلی شیطون شدی ...
4 تير 1391

دوازده ماهگی آرشی

عزیز دلم شما دو روز بود که یازده ماهت تموم شده بود جلوی تلوزیون ایستاده بودی و طبق معمول با هیجان نگاه میکردی منم تو آشپزخونه بودم یکدفعه بابا امیر گفت راه رفت آرشی دو قدم برداشت تا من خودمو برسونم به شما نشستی و تا چند روز تکرار نشد بعدش دوباره شروع کردی به راه رفتن عزیزم امیدوارم تمام قدمهای زندگیت رو استوار و محکم برداری و تو تمام مراحل زندگیت باعث سربلندی خودت و ما بشی اینم عکسای دوازده ماهگیت گلم آخه عزیزم این چه مدل نشستن رو صندلی آرشی غرق دیدن تلوزیون مامانی کارت شده ریخت کابینت های من خیلی شیطون شدی ...
4 تير 1391

دوازده ماهگی آرشی

عزیز دلم شما دو روز بود که یازده ماهت تموم شده بود جلوی تلوزیون ایستاده بودی و طبق معمول با هیجان نگاه میکردی منم تو آشپزخونه بودم یکدفعه بابا امیر گفت راه رفت آرشی دو قدم برداشت تا من خودمو برسونم به شما نشستی و تا چند روز تکرار نشد بعدش دوباره شروع کردی به راه رفتن عزیزم امیدوارم تمام قدمهای زندگیت رو استوار و محکم برداری و تو تمام مراحل زندگیت باعث سربلندی خودت و ما بشی اینم عکسای دوازده ماهگیت گلم آخه عزیزم این چه مدل نشستن رو صندلی آرشی غرق دیدن تلوزیون مامانی کارت شده ریخت کابینت های من خیلی شیطون شدی ...
4 تير 1391

یازده ماهگی آرشی و اولین تولد

تولد آرشی چون میوفتاد تو ماه محرم ، مامانی و خالی مژگان تصمیم گرفتن یه تولد که یکم توش بزنیم و برقصیم بگیرن، یه کیک گرفتیم و یکم وسایل و برای آرشی و کیانا جون یه تولد دوتایی گرفتیم با حضور خاله آرزو و مریم جون و فاطمه جون و بهناز جون که اون موقع نی نی تو دلش داشت و نمی دونست هههه جاتون خالی خیلی خوش گذشت ، اینم عکساش ...
4 تير 1391

یازده ماهگی آرشی و اولین تولد

تولد آرشی چون میوفتاد تو ماه محرم ، مامانی و خالی مژگان تصمیم گرفتن یه تولد که یکم توش بزنیم و برقصیم بگیرن، یه کیک گرفتیم و یکم وسایل و برای آرشی و کیانا جون یه تولد دوتایی گرفتیم با حضور خاله آرزو و مریم جون و فاطمه جون و بهناز جون که اون موقع نی نی تو دلش داشت و نمی دونست هههه جاتون خالی خیلی خوش گذشت ، اینم عکساش ...
4 تير 1391

یازده ماهگی آرشی و اولین تولد

تولد آرشی چون میوفتاد تو ماه محرم ، مامانی و خالی مژگان تصمیم گرفتن یه تولد که یکم توش بزنیم و برقصیم بگیرن، یه کیک گرفتیم و یکم وسایل و برای آرشی و کیانا جون یه تولد دوتایی گرفتیم با حضور خاله آرزو و مریم جون و فاطمه جون و بهناز جون که اون موقع نی نی تو دلش داشت و نمی دونست هههه جاتون خالی خیلی خوش گذشت ، اینم عکساش ...
4 تير 1391

یازده ماهگی آرشی

عزیز دلم دیگه از همه چیز میگیری و بلند میشی و راه میری ، ولی هنوز نمی تونی تنهایی راه بری ولی میتونی یه مدتی بدون اینکه دستت رو بگیری وایسی، قربون ایستادنت برم که زودی هم میشینی ، آرشی مشغول دیدن سی دی ...
4 تير 1391